سلام
یکی از روزهای تعطیلات خرداد رو به دزفول رفتیم خودمون تهنا
خوب بود و خوش گذشت و ماهان واسه آب بازی کلی ذوق داشت ، اونجا که رسیدیم شلوغ بود وکنار یکی از خانواده ها چادر زدیم و ماهان و بابا علی رفتن آب بازی
پشت چادرمون هم یه کانال آب بود که خیلی ها اونجا میرفتن واسه آب تنی چون عمقش کم بود و ایمنی بیشتری داشت
این هم ماهان که علاوه بر آب بازی به فکر بازیهای دیگه هم بود
خانواده کناریمون یه پسر هم سن ماهان داشتن به اسم پارسا که باهم دوست شده بودن و کلی بازی کردن و حتی ماهان ناهارش رو هم با خانواده اونها خورد
همیشه به گردش وخوشگذروندن
کاش عکس همبازی ماهان جون تو چادر رو از نمای نزدیکتری میذاشتی ببینیم بازیشون چه شکلیه
خوب اونوقت باید مطلب رو رمزدارش می کردم
سلام مریمی. خوبی؟
چه عجب که نوشتی و چه خوشحالم که امروز که من هستم نوشتی.
همیشه خوش باشید و دور هم.
منم یه دوساعتی رو تو دزفول بودم. پارک علی کله به گمانم...
ممنون خوبم شبنمی
آره درسته پارک علی کله
سلام اینقدر این بچه رو تو آب سرد دزفول بذارین تا سرما بخوره
آخه خواهر من این چه کاریه
الان شاکی هستم خخخخخخخخ
با یه داستانک به روزم کاکو حوصله کردین بخونین و ارشاد بفرمائید
اینقدر هوا گرمه که بعید سرما بخورهههههههه
سلام مریمی. خوبیم. شما چطورید؟
سلام کجا بودین تا حالا بابا کلی دلمون واستون تنگ شده بود


بی هوا اومدم وبتون یهو دیدم بالاخره آپ کردین
آره عزیزم بعد از مدتها اومدم دوباره
باز ماهان با پیژامه
میرود در رودخانه
یاد کردم از قدیما
جیم بودم من هم ز خانه
و......
به ذهنم اومد نوشتم
دعوتین به خوانش یه داستان دیگه
به روی چشم
الهی همیشه خوش بگذره.
مرسی عزیزم
سلام مریمی. ممنونم عزیزم :)
سلام مریمی
تصور کردی؟ خوب بید؟
بعضی های ما هم بلند دوست داره. اما گفت واسه تنوع اکشالی نداره. بعد من به چشم بهم زدنی اقدام کردم تا پشیمون نشه ..
آره تصور کردم خییییلی خوب بید
خوب کاری کردی باید از فرصتها استفاده کرد عزیزم
دایی فداش بشه
(جای ما هم خالی بود نه؟؟؟)
مرسی مهرداد جونم
جای شما که خییییییییلی خالی بود عزیزم
سلام عزیزم وبلاگ ماهان جان خیلی خوشمله.
خدا نگهدار کوچولوتون باشه
به وبلاگ پسری منم سربزنید
سلاااااااااااااام ناناز
سلام مریم جان
ممنون بابت تبریک تولد سینا...
همیشه خوش باشید کنار عزیزانتون
شاد و سلامت باشید
مرسی عزیزم
دلمون تنگ شده بود :) ببوسید ماهان جونو :*
سلام
این کفشهای مشکی ماهان را یک روز میدزدم تا روزی کفش قرمز به پا کند / شاید هم فلسفه اش این است که ماهان از همین کودکی دارد سیاهی ها را زیر پا میگذارد
خدائیش این جمله در حد پسر خواهر سقراط اینا نیود ؟
با 4 تا شعر کوتاه به روزم
دعوتین به خوانش
عید هم مبارک
شاداب باشین
پسرم حتماً سیاهی ها رو زیر پاهاش می گذارد با هر کفشی و با هر رنگی
ببخشید ها موهای آن خانم توی چادر غیر انتفاعی بود محض یاد آوری
والا
مردم به چه چیزا گیر میدن / عقده ای ندید بدید
جواب خودمو دادم / حرص نخورین خخخخخخخخخخ
سلام وقتی دعوت به خوندن چند تا شعر میشید یه کم ذوق به خرج بدین طرف رو تشویق کنید در حد ذوق مرگ
تا طرف هم انگیزه داشته باشه
چرا کامنت کفشهای سیاه ماهان نذاشتین
نوشتم ماهان کفشهای سیاه میپوشد شاید میخواد از الان سیاهی ها را زیر پا بگذارد بلند بگو صلوات
لال از دینا نری
صلوات
سلام مامان ماهان جون
وبلاگ ماهان قشنگ تر از قبل شده خوشحال می شم به وبلاگ من و دختر داییم هم سر بزنید و نظر بدید راستی ما لینکتون کردیم
www.77887799.blogfa.com
سلام
با یه نیم قطعه ادبی از مریم - دخترم به روزم - ببینید خوبه
ماهان را ببوسید از طرف من
من هنوز برای کفش سیاهش توجیه نشدم
سفر خوش بگذرد البته سفرهای آتی و بی شک این هم خوش گذشته همین که از این گرما بدور بشی خودش یعنی خوش گذشته
عکساش رو بذارین
سلام دعوتین به یه قطعه ادبی کار خودم
ماهان ماهان دوتش دارم
سلام دعوت هستین به خوندن یه داستان بلند طنز
شاداب ابشین
سلام مرمر
خوبی تو؟
حسابی دانشجو شدی ها. هر چند درست و حسابی منم نیستم اما خب تو بیشتر از من غیبت داری. دلتنگ میشم خب. چیه مگه؟
eeeeeeeeeeeeeeeei jan

che khabar? khobi?
سلام مریمی. دلواپسیم برای عزیزی هست. ببخش که میای و میخونی و ناراحت میشی.