بوسه

سلام 

چند روزیه که سرما خوردم ، آخ که چه هوای بدیه کولر روشن میکنی ، سرد میشه ، خاموش می کنی ، گرم میشه آدم نمی دونه چکار باید بکنه آخرش هم سرما می خوری این چند روزه خیلی سعی کردم نکات ایمنی رو رعایت کنم تا ماهان و باباعلی سرما نخورن خلاصه اینکه لیوانم رو جدا کردم و از دسترس ماهان دور نگه می دارم ( آخه بعضی وقتها از سر لجبازی می خواد باهاش آب بخوره ) ،هر روز اندرون خونه اسپند دود می کنم ، زحمت فوت کردن غذای ماهان رو هم به دوش بابا علی گذاشتم و مهمتر از همه اینکه ماهان رو بوس نمی کنم و تا جایی که میشه بغل هم نمی کنم ، و حتی به ماهان گفتم روی بالشت من نخواب اونم میگه مامان بالشت مریضیه. خلاصه مثل جزامی ها با خودم رفتار می کنم ، حالا تا اینجای قصه رو داشته باشید  

دیشب ماهان رو بردم دستشویی همونجوری که روی توالت فرنگی نشسته بود گفت مامان صورتت  رو بیار نزدیک منم گفتم مامان نمیشه عزیزم و دوباره گفت می خوام یه چیزی بگم ، دیگه دلم نیومد و اینبار صورتم رو بردم نزدیکش و در کمال ناباوری لپم رو بوسید بعد که با تعجب اومدم عقب میگه اشکال نداره مامان ؟ مریض نمی شم؟ 

قربون پسر با احساسم برم ، ماهانم دوستت دارم هفت تا    

www.smilehaa.org

 

پ.ن 1: هفت تا دوست داشتن یعنی خیلی خیلی از نظر ماهان ( وقتی کسی رو زیاد دوست داره میگه هفت تا دوستش دارم )

لبخند بزن

بهترین عکسها در تاریکی ظاهر می شوند. هروقت تو قسمت تاریک زندگی ات بودی بدان خدا داره از تو یک تصویر زیبا می سازه ، پس لبخند بزن  

 

این پیامکی بود که عزیزی دو روز پیش واسم فرستاده بود خیلی خوشم اومد گفتم اینجا بنویسم تا همیشه داشته باشمش.  

پ.ن 1: روز جهانی کودک بر همه کودکان مبارک باد 

           ماهان عزیزم این روز بر تو هم مبارک باشه  

پ.ن 2 : مهد کودک ماهان امروز ساعت یک جشن روز جهانی کودک رو برگزار می کنه ، دوست دارم توی این جشن کنار ماهانی باشم ، دعا کنید شرایط کاریم جوری باشه که بتونم برم

  www.smilehaa.org 

بعد نوشت : 

بالاخره جشن روز جهانی کودک رو موفق شدم برم . وقتی ماهان منو دید خوشحالی از توی چشماش هم معلوم بود ( خدا جونم مرررررسی )